مست الست

مست الست

گلچین شعر ناب ایران و جهان
مست الست

مست الست

گلچین شعر ناب ایران و جهان

جنگ

.

می خواستم

به سربازها بگویم 


نامه ی معشوقه هایشان را

اگر

بلند بلند بخوانند


جنگ تمام می شود...!


"مبین اعرابی"

زخم

.

با اولین زخم

متولد می شوی

با خرده شیشه‌هایی فرو رفته در چشمهایت

و هر بار که دست می‌بری به چشم

نوک انگشتانت

زخمی‌ می‌شود

زخم هایی 

که هر یک می‌نشیند بر زخمی دیگر

و هر زخم

پیامبری‌ست 

پیامبری که معجزه اش ویرانی ست


"هنگامه_هویدا"

گرفتار

گرفتارم

گرفتار چشم‌های تو

زندگی من از همین گرفتاری شروع می‌شود

سبز آبی کبود من

چشم‌های تو

معنای تمام جمله‌های ناتمامی ست

که عاشقان جهان

دستپاچه در لحظه‌ی دیدار

فراموشی گرفتند و از گفتار بازماندند

کاش می‌توانستم ای کاش

خودم را

در چشم‌های تو

حلق‌آویز کنم.


"عباس_معروفی"

هوای لب تو

خاک من

زنده به تاثیر هوای لب توست،


سازگاری نکند 

آب و هوای دگرم.. 


"حضرت سعدی"

آغوش

در سرت امروز 


بحث داغ آغوشم نبود... 


جمعه تعطیل است


یا ما را زِ خاطر برده ای؟!


"سها_حیدری"

آخرین بوسه

تمام اتاق بوی تو را گرفته است


زیر سیگاری را 


خالی میکنم 


می شورم


اما هنوز هم دهانش 


بوی آخرین بوسه را میدهد...


"سمانه ســـــوادی "

کودک عشق

.

عشق تو کودکی‌ست با موی طلایی


که هر آن‌چه شکستنی را می‌شکند،


باران که گرفت به دیدار من می‌آید،


بر رشته‌های اعصاب‌ام


راه می‌رود و بازی می‌کند


و من تنها صبر در پیش می‌گیرم.


عشق تو کودکی بازیگوش است


همه در خواب فرو می‌روند


و او بیدار می‌ماند…


کودکی که بر اشک‌هایش ناتوانم….



"نزارقبانی"

عطر تو

.

دوست دارم

در این شب دلپذیر

عطر تو

چراغ بینایی من شود

و محبوبه شب راهش را گم کند.


دوست دارم

شب لرزان از حضورت

پایش بلغزد

در چاله ای از صدف که ماهش می خوانند

و خنده آفتاب دریا را روشن کند.


اما نه آفتاب است و نه ماه

عصرگاهی غمگین است

و من این همه را جمع کرده ام

چون دلتنگ توام.


"شمس لنگرودی"

جنگ

.

در جنگ 

زنان زیبا را

نمی توان به آسانی کشت


اگر دست هات نلرزد

اگر پاهات نلرزد

اگر چشم هات نبارند

تازه باید سراغ قلبت بروی


آنجاست 

که هیچ کس نمی تواند

با جرات بگوید

در جنگ

زنان زیبا را 

میتوان به آسانی کشت


"میثم_زردشتیان"

تلاقی

گاهی تلاقی دو نگاه

ناگهان

آتش می زند کسی را...


مثل نمک

روی زخمی

 که فراموشش کرده بودی


"حمید_سلاجقه"

بوی تو

.

بوی تو

بوی دست های خداست

که گل هایش را کاشته، 

به خانه خود می رود.

.

تو که با منی

صبحانه من 

لیوانی کهکشان شیری است

و تکه های تازه رعد و برق

 در بشقابم برق می زند.



"شمس_لنگرودی"

عادت

.

دارد عادتم می شود

که با دلهره تو را ببوسم

مثل گنجشک ها،

که هرگز آسوده از زمین

دانه برنمی چینند...

.

#یاور_مهدی_پور"

به دوست داشتنت مشغولم

.

به دوست داشتنت مشغولم


همانند سربازی که سال هاست


در مقری متروک


بی خبر از اتمام جنگ


نگهبانی می دهد.

.


"زانیار برور"

چشم های تو

.

گرفتارم

گرفتار چشم‌های تو

زندگی من از همین گرفتاری شروع می‌شود

سبز آبی کبود من

چشم‌های تو

معنای تمام جمله‌های ناتمامی ست

که عاشقان جهان

دستپاچه در لحظه‌ی دیدار

فراموشی گرفتند و از گفتار بازماندند

کاش می‌توانستم ای کاش

خودم را

در چشم‌های تو

حلق‌آویز کنم.

.


"عباس_معروفی"

شط چشمانت

.

.

ناگهان دیدم

قهوه ی سیاه را

از شط چشمان من می نوشی

و در آنها روزنامه صبح را می خوانی

پای به قهوه خانه ها گذاشتم

تا مرا بنوشی

و روزنامه های صبح را می خرم

تا مرا بخوانی


,

"سعاد الصباح"